ای بزرگان به من جواب دهید


کاخر این ملک راکه دارد پاس

ای هژیران ری به من گویید


کیست مسئول این خرابه اساس

از پس هجده سال سعی هنوز


صید فقریم و بستهٔ افلاس

چشم بسته بریده ره شب و روز


باز بر جای ، همچو گاو خراس

ما به کریاس در به جنگ و جدل


دشمنان سرکشیده در کریاس

جنگ و غوغای ما بدان ماند


با چنین حال و با چنین احساس

که ز غفلت به مغزهم کوبند


در تک چاه چند تن کناس

اهرمن داسی از نفاق به دست


همه گردن نهاده ایم به داس

همه ماریم و چرخ ، مارافسای


همه موریم و بخت ، لغزان طاس

آن ، همی نالد از خواص القوم


این همی موید از عوام الناس

آن ، همه خلق را کند تکفیر


از سر شک و شبهه و وسواس

این ، همه قوم را نماید هو


از سر نفی صرف و ضعف حواس

آن یکی شرم مردم دیندار


این دگر ننگ مردم حساس

قلب از این گفتگو شود مجروح


مغز از این ماجرا کند آماس

اگر این احمر است و آن ابیض


وگر این کنگر است و آن ریواس

همه هستیم بنت یک وادی


همه هستیم نسج یک کرباس